پرسمان3 | ||
|
حال در اينجا اين پرسش مطرح مىشود كه چرا امام (ع) اصلًا اين گزينه را مدنظر قرار نداد؟ در پاسخ به اين پرسش بايد به امور زير توجه داشت: 1. گرچه اهل يمن از حضور حضرت على (ع) در زمان رسول خدا (ص) در يمن خاطره خوشى داشتند(2) و تمايلاتى نسبت به آن حضرت (ع) ابراز مىداشتند اما هرگز نمىتوان در مقايسه با كوفه، اين سرزمين را در اين زمان به عنوان پايگاهى براى شيعه معرفى كرد. 2. پيشينه اهل يمن نشان مىدهد كه نمىتوان در مواقع بحرانى بر روى آنها حساب ويژهاى باز كرد زيرا در زمان حكومت حضرت على (ع)، همين يمنيان در مقابل سپاه نه چندان قوى و قدرتمند معاويه، در سلسله حملاتى (مشهور به غارات)(3) كوتاهى كرده و فرماندار خود عبيداللَّه بن عباس را تنها گذاشتند به گونهاى كه او ناچار به كوفه فرار كرد و سپاهيان بىرحم معاويه به رهبرى بسر بن ابى ارطاة، به راحتى شهر را اشغال نمودند و عدهاى از مردم را- كه در ميان آنها دو طفل كوچك عبيداللَّه بن عباس نيز وجود داشتند- قتل عام كردند.(4) 3. يمن در اين زمان از شهرهاى مركزى و مهمّ مملكت اسلامى به شمار نمىرفت و مانند كوفه به شهرهايى همانند بصره، مدائن و ديگر شهرهايى كه امكان فراهم آمدن ياران امام (ع) و ملحق شدن آنها به سپاه آن حضرت در كوفه وجود داشت، نزديك نبود. 4. سابقه ارتداد قبايلى از يمن در ماههاى آغازين رحلت پيامبر اكرم (ص)، پيشينهاى منفى از اين كشور در اذهان باقى گذاشته بود و اين احتمال وجود داشت كه در صورت مركزيت آن براى قيام امام حسين (ع) مردم، اين قيام عليه حكومت را با آن پيشينه بسنجند و آنها را از يك سنخ ببينند به ويژه آنكه دستگاه حكومت اموى به خوبى مىتوانست از اين پيشينه در راه آلوده كردن قيام آن حضرت بهرهبردارى كند. 5. دورى يمن از ديگر شهرهاى اسلامى و جدا افتادگى آن، اين امكان رابه راحتى به حكومت اموى مىداد كه در صورت وقوع قيام، آنرا به راحتى سركوب كند. 6. امام حسين (ع) در اين زمان دعوتى جدّى از سوى يمنيان نداشت بنابراين انگيزهاى در ميان آنان براى دفاع از آن حضرت در مقابل يزيد وجود نداشت و انگيزههايى كه در مردم كوفه براى دعوت از امام (ع) وجود داشت- حتى يك صدم آنها- در يمنيان وجود نداشت انگيزههايى همچون: دفاع عقيدتى از اهلبيت (ع)، بازسازى مركزيت كوفه در مقابل شام، احياى حكومت عدل علوى در كوفه، رهايى از ظلم و ستم بنىاميه و. پىنوشت (1) الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 545. (2) همان، ج 1، ص 651. (3) براى اطلاع كامل ر. ك: الغارات. (4) الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 431 نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|