پرسمان3 | ||
|
منظور از ظالم اول ، ثاني و ثالث و رابع درفرازهاي آخر زيارت عاشورا چيست؟ منظور اولين و دومين و سومين و چهارمين افرادي هستند كه ظلم را بر محمد و آل او صلوات الله عليهم اجمعين روا داشتند يعني مؤسسان اساس ظلم، همچنان كه در قرآن مجيد سوره احزاب آيه پنجاه و هفت خدا لعن فرموده افرادي كه خدا، حضرت رسول و اهل بيت رسولش را اذيت نمودند. موضوعات مرتبط: برچسبها: آيا اعمال پدر و مادر در نسلهاى بعد اثر دارد و اين تأثير با عدالت سازگار است؟ چرا اگر گذشتگان ما، كار خوب يا بد انجام داده باشند نتايج آن كارها در اين دنيا به ذريهى او مىرسد؟ آيا اين مطلب با عدالت خداوند در تناقض نيست؟ در صورت عمل بد آنها وظيفهى ذريهى آنها چيست تا در امان باشند؟ پاسخ: تأثير اعمال پدر و مادر در نسل آينده: در پاسخ، نظر شما را به نكات زير جلب مىكنيم: 1. اصل اثرگذارى اعمال پدران بر فرزندان در دو بخش «جسمى» و «روحى» از جمله خبرهايى است كه قرآن و روايات ما را به آن رهنمون فرمودهاند؛ «1» دانشمندان علوم تجربى نيز در برخى جهات به همين نتيجه رسيدهاند. 2. لازم است بدانيم كه «آثار اخروى» اعمال انسانها به هيچ وجه به شخص ديگر نمىرسد اما آثار دنيوى اعمال در صورت مشيت الهى و خواست خداوند با عنوان «نعمت بخشى» و يا «عذاب» و يا «امتحان» به شخص ديگر مىرسد همانگونه كه علامهى طباطبايى در ذيل آيهى 9 از سورهى نساء فرمودهاند. «1» 3. دقت در اين مطلب لازم مىنمايد كه تأثيرگذارى، ريشه در اختيار انسانها دارد و لذا انسانهاى خوب و پرهيزكار آثار خوبى را در فرزندان و ذريهى خود بر جاى مىگذارند و انسانهاى بدكردار و بىمبالات بر اثر سوء اختيار تأثيرات ناگوارى را در نسل خود بر جاى مىگذارند، با اين حال ما با دو دسته از تأثيرات روبهرو خواهيم بود. 1. تأثيرات خوب 2. تأثيرات بد. يعنى همانطور كه به افراد «تاثيرات بد» منتقل شده، «تاثيرات خوب» را نيز به ارث بردهاند، و سرّ اين نقل و انتقالها نيز در نظام «عِلّى و معلولى» هست كه حاكم بر پديدههاى اين جهان است. «2» 4. ولى آنچه مهم است اين است كه اين تأثيرات منفى و بد، جزئى و سطحى مىباشد و آنقدر بزرگ نيست كه غيرقابل تغيير باشند. به عبارت ديگر مثلث شخصيت انسان از سه ضلع «اراده»، «محيط» و «وراثت» تشكيل شده است. كه «اراده» نقش مهم و اصلى را بازى مىكند و مىتواند آثار محيط و وراثت را از بين ببرد و وضعيت را به نفع انسان رقم بزند. چنانچه همسر فرعون با اراده قوى توانست در محيط فاسد بر مشكلات فائق آيد و رستگار شود. از اين رو با توجه به مطالب فوق مىبينيم: اثراتى كه از گذشتگان به ما رسيده «تنها» سبب، براى «شقاوت» و «سعادت» انسان نمىباشد. بلكه اين آثار در وجود انسان فقط «زمينهاى» است براى شقاوت و سعادت كه تغيير و درمان آن ممكن مىباشد. و زحمتهايى كه براى تغيير يا درمان اين آثار منفىِ موروثى متوجه انسان مىشود، خداوند بدون مزد و پاداش نمىگذارد. لذا انسانى كه از گذشتگانش صفت بُخل به او رسيده، وقتى با خود مبارزه مىكند و انفاق مىكند اجر و منزلت و پاداش او نزد خدا، از ديگران بيشتر است. و همين طور در مورد آثار ديگر. و به همين ترتيب انسانى كه از پدر و مادر فاسد و گناهكار به دنيا آمده و در محيط فاسد زندگى كرده و مرتكب گناه شده، روز قيامت عذاب او كمتر است از شخصى كه از پدر و مادر صالح و در محيط سالم بدنيا آمده ولى مرتكب گناه شده است. ولى به هر حال عذاب دارد، چون خداوند به او اراده داده بود و مىتوانست بر آثار «وراثت» و «محيط فاسد» خود غلبه كند. از آنچه گذشت معلوم شد: شخصى كه در خانوادهى فاسد به دنيا آمده با شخصى كه در خانوادهى صالح به دنيا آمده هر دو در پيشگاه خدا مسئولند و مؤاخذه مىشوند ولى اين مؤاخذه به طور يكسان نمىباشد تا عدالت خدا زير سوال برود. بلكه هر كدام نسبت به امكانات و موهبتهايى كه خدا به آنها داده (مثل پدر و مادر صالح و ...) مسئول مىباشند و بايد پاسخگو باشند و اين است «عدل الهى». __________________________________________________ (1). در قرآن كريم مىتوانيد به آيهى 9 از سورهى نساء و آيهى 80 و 82 از سورهى كهف و تفاسيرمربوط به آن رجوع فرماييد __________________________________________________ (1). الميزان، ج 13، ذيل آيه (2). براى اطلاعات بيشتر در مورد نظام على و معلولى (علت و معلول) مىتوانيد رجوع فرماييد به كتبى كه در پايان بحث معرفى مىشود موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|